آیه 8 سوره قمر
<<7 | آیه 8 سوره قمر | 9>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
در آن حال منادی محشر را ناچار به سرعت اجابت کنند، کافران با هم گویند: این روز همان روز سخت است (که ما انکار میکردیم).
شتابان به سوی آن دعوت کننده می روند و کافران می گویند: امروز روز بسیار سختی است.
به سرعت سوى آن دعوتگر مىشتابند. كافران مىگويند: «امروز [چه] روز دشوارى است.»
سرها را بالا گرفته به سوى آن دعوتكننده مىشتابند. كافران مىگويند: اين روز دشوارى است.
در حالی که (بر اثر وحشت و اضطراب) بسوی این دعوت کننده گردن میکشند؛ کافران میگویند: «امروز روز سخت و دردناکی است!»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- مهطعين: هطع: شتاب و خيره شدن. اهطاع نيز به معنى شتاب كردن و دراز كردن گردن است، جوهرى در صحاح گويد: «اهطع:مد عنقه و صوب رأسه- اهطع في عدوه: اسرع» آن در آيه به معنى شتاب كنندگان است.
- عسر: عسر (بر وزن عقل): دشوارى. عسير و عسر (بر وزن كتف) وصف هستند به معنى دشوار و صعب.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
مُهْطِعِينَ إِلَى الدَّاعِ يَقُولُ الْكافِرُونَ هذا يَوْمٌ عَسِرٌ «8»
باگردنهاى كشيده، سراسيمه به سوى دعوت كننده مىدوند. كفّار مىگويند: اين روزى بسيار سخت است.
نکته ها
«مُهْطِعِينَ» از «اهطاع» به معناى كشيدن سر به طرف بالا از روى نگرانى يا خيره نگاه كردن و يا به سرعت دويدن است.
كافران با انواع سختىها در قيامت مواجهاند، از جمله:
سختى ناتوانى سختى طولانى بودن مدّت
سختى تشنگى و گرسنگى سختى هم جواران نااهل
سختى رسوايى سختى حسرتها
سختى حساب و كتاب سختى تحقيرها
سختى نداشتن شفيع سختى جدا شدن از خوبان
سختى نداشتن زاد و توشه سختى شكايات ديگران
در حالى كه بر اهل ايمان، در آن روز نه خوف و ترسى از گذشته است و نه حزن و هراسى بر آينده. «لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ»*
پیام ها
1- شتاب مردم در خروج از قبرها، براى اجابت منادى قيامت است. «مُهْطِعِينَ إِلَى الدَّاعِ»
جلد 9 - صفحه 349
2- حضور در عرصهى قيامت، از طريق ندا و دعوت مناديانى خواهد بود. «إِلَى الدَّاعِ»
3- قيامت، براى كفّار سخت است نه مؤمنان. «يَقُولُ الْكافِرُونَ هذا يَوْمٌ عَسِرٌ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
مُهْطِعِينَ إِلَى الدَّاعِ يَقُولُ الْكافِرُونَ هذا يَوْمٌ عَسِرٌ «8»
مُهْطِعِينَ إِلَى الدَّاعِ: در حالتى كه شتاب كنندگان يا گردن دراز كرده و نگرنده بسوى خواننده، يعنى به آن طرف كه آواز او آيد شتابند و نظر اندازند تا اجابت داعى خود كنند. يَقُولُ الْكافِرُونَ: گويند كافران در آن روز، هذا يَوْمٌ عَسِرٌ: اين روزى است دشوار و سخت بر ما.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ «1» وَ إِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَ يَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ «2» وَ كَذَّبُوا وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ وَ كُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ «3» وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مِنَ الْأَنْباءِ ما فِيهِ مُزْدَجَرٌ «4»
حِكْمَةٌ بالِغَةٌ فَما تُغْنِ النُّذُرُ «5» فَتَوَلَّ عَنْهُمْ يَوْمَ يَدْعُ الدَّاعِ إِلى شَيْءٍ نُكُرٍ «6» خُشَّعاً أَبْصارُهُمْ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ كَأَنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌ «7» مُهْطِعِينَ إِلَى الدَّاعِ يَقُولُ الْكافِرُونَ هذا يَوْمٌ عَسِرٌ «8» كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنا وَ قالُوا مَجْنُونٌ وَ ازْدُجِرَ «9»
فَدَعا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ «10»
ترجمه
نزديك شد قيامت و شكافته شد ماه
و اگر ببينند نشانهاى از قدرت و معجزيرا روى ميگردانند و ميگويند جادوئى است پى در پى و بادوام
و تكذيب كردند و پيروى نمودند ميلهاى نفسانى خود را و هر امرى بجاى خود قرارگيرنده است
و بتحقيق آمد آنها را از خبرها آنچه كه در آن باز داشتن از معاصى است
حكمتى است تامّ و تمام پس بىنياز ننمودند بيمدهندگان
پس روى بگردان از آنها روزى كه بخواند خواننده بسوى چيزى زشت و ناخوش
با آنكه بزير افكنده باشد چشمهاشان بيرون مىآيند از قبرها گوئيا آنان ملخ پراكندهاند
با آنكه نگران يا گردن كشيده شتابندگانند بسوى خواننده ميگويند كافران اين روزى است دشوار
تكذيب كردند پيش از آنها قوم نوح پس تكذيب كردند بنده ما را و گفتند ديوانهايست و باز داشته شد از تبليغ
پس خواند پروردگارش را كه همانا من مقهور شدم پس انتقام بكش از آنها براى من.
تفسير
خداوند متعال در اين سوره مباركه خبر داده است از وقوع دو امر بزرگ يكى نزديك شدن قيامت بآمدن پيغمبر آخر الزّمان و ختم دائره رسالت و ديگر انشقاق و دو پاره شدن ماه بمعجز آن حضرت كه دعوى تواتر اخبار و اجماع مسلمانان بر آن شده و اجمال قضيه كه قدر مشترك بين روايات است
جلد 5 صفحه 99
آنست كه كفّار قريش از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم تقاضا نمودند كه ماه را براى آنها دو نيمه نمايد تا ايمان بياورند و حضرت قبول فرمود و در شب چهاردهم ماهى در حضور همه آنرا دو پاره فرمود بامر مبارك و همه مشاهده كردند در مكّه معظمه و پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم از آنها شهادت گرفت و سجده شكر فرمود و ماه را بصورت اول عودت داد. و فرداى آنشب از مسافرين سؤال نمودند و آنها هم تصديق كردند كه آنرا بين راه ديديم و با وجود اين گفتند محمّد پى در پى جادو ميكند يا سحرش قوى و مستحكم است يا دوام و استمرار دارد چون در بعضى از روايات ذكر شده كه بقدر ما بين عصر تا شب بحال انشقاق باقى بود و آنها ميديدند و شبهاتى كه در اين باب شده يا ناشى از قصور در اعتقاد بعموم قدرت الهى است كه در علوم عقليّه اثبات شده و دلالت ادلّه شرعيّه بر آن واضح است يا از توهّم عدم تغيير در اوضاع افلاك است كه بردّ شمس و تناثر نجوم و حدوث شفق و امثال اينها براى عظمت مقام يا مصيبت اولياء خدا در مواقع لازم و مناسب مسلّم و محسوس شده و والد ماجد ما در شفاء الصدور ضمن اثبات تأثير مصيبت امام مظلوم در آسمانها بما لا مزيد عليه آنرا ثابت فرموده است يا از استبعاد عدم رؤيت آن در غير عربستان و عدم نقل آن در صورت رؤيت است كه جواب گفتهاند در اين قبيل امور كه عامّه از آن غفلت دارند خصوصا در وقتى كه مردم نوعا خوابند و احتمال وجود موانعى در آفاق از ابر و غيره ميرود بكلّى بيوجه است و بنظر حقير اگر گفته شود انشقاق در قمر مرئى و موجود در باصره شده نه در قمر موجود در فلك تمام شبهات و استبعادات رفع ميشود و مانعى هم ندارد چون اعجاز نبى صلى اللّه عليه و آله و سلّم بآن ثابت و الزام متقاضى بآن حاصل خواهد شد و احتياجى بتصرّف در اوضاع علوى نخواهد داشت چنانچه گفتهاند فرقى نيست در اثبات اعجاز پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم بتسبيح سنگ ريزه در دست مبارك بين گويا كردن آنها يا شنواندن تسبيح آنها را بقوم در هر حال اينقضيّه از مسلّمات تاريخى و دينى است اگر چه در تفسير آيه شريفه بعضى گفتهاند مراد انشقاق قمر در قيامت است كه براى تحقق وقوع از آن بماضى تعبير شده و اين معنى مخالف با ظاهر اين آيه و آيه بعد است چون ظاهر از آيه معجزه است كه حمل بر سحر ميشود نه
جلد 5 صفحه 100
علامت قيامت چون آن وقت احتياجى بمعجزه نيست و آيه حمل بر سحر نميشود و اگر مراد از كلمه آيه معجزه ديگرى باشد ارتباط بين دو آيه از بين ميرود و سياق كلام مخالف با آنست در هر صورت تكذيب نمودند پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم را و پيروى كردند از هواى نفس خودشان غافل از آنكه هر امر بجاى خود ثابت و محفوظ و مستقرّ است تا به نتيجه دنيوى و پاداش اخروى خود برسد و در قضاياى امم سابقه كه براى آنها در قرآن ذكر شده موجبات بازداشتن از كفر و اتّعاظ بعمل آمده و معارف حقّه بپايان رسيده ولى افسوس كه بيم دادن بيمدهندگان براى آنها ثمرى نبخشيده بر سيه دل چه سود خواندن پند- نرود ميخ آهنين بر سنگ پس خدا به پيغمبر خود فرموده آنها را بحال خودشان واگذار تا روز كه اسرافيل بنفخه دوم صور آنها را دعوت نمايد بامريكه در نظر آنها منكر و ناپسند است كه اهوال قيامت و عذاب دوزخ باشد و با حال انكسار و ذلّت بطوريكه از ترس چشمهاشان بزير افكنده شده آنروز بيرون آيند از قبرها و مانند ملخ پراكنده در صحراى محشر گردند و مضطرب و پريشان باشند و با سرعت و شتاب در حركت و گردن كشيده داعى حق را اجابت نمايند و با خود گويند چه روز سختى است امروز و پيش از اين كفّار مكّه كه پيغمبر آخر الزّمان را تكذيب نموده مجنون و ساحر خواندند قوم نوح عليه السّلام هم آنحضرت را تكذيب نمودند و نسبت جنون باو دادند و ممنوع از دعوتش كردند و او نهصد و پنجاه سال بر آزار آنها صبر نمود تا از ايمان آنها مأيوس شد و ميخواستند او را سنگسار نمايند پس خواند پروردگار خود را براى آنكه انتقام او را از آنها بكشد و خدا كشيد چنانچه در آيات آتيه بيايد انشاء اللّه تعالى.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
مُهطِعِينَ إِلَي الدّاعِ يَقُولُ الكافِرُونَ هذا يَومٌ عَسِرٌ «8»
به شتاب ميدوند بسوي دعوت كننده ميگويند كفّار که اينکه روز بسيار سخت و مشكل است.
مُهطِعِينَ بمعني شتاب است و سرعت چنانچه ميفرمايد: وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذا هُم مِنَ الأَجداثِ إِلي رَبِّهِم يَنسِلُونَ قالُوا يا وَيلَنا مَن بَعَثَنا مِن مَرقَدِنا هذا ما وَعَدَ الرَّحمنُ وَ صَدَقَ المُرسَلُونَ يس آيه 51 و 52 که ينسلون هم بمعني شتاب و سرعت است.
إِلَي الدّاعِ داعي قائلي است که آنها را دعوت به جهنّم ميكند چنانچه ميفرمايد: وَ سِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلي جَهَنَّمَ زُمَراً الي قوله تعالي قِيلَ ادخُلُوا أَبوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَبِئسَ مَثوَي المُتَكَبِّرِينَ زمر آيه 71 و 72.
يَقُولُ الكافِرُونَ هذا يَومٌ عَسِرٌ چه روزيست و چه عسريست که ميفرمايد:
وَ تَرَي المُجرِمِينَ يَومَئِذٍ مُقَرَّنِينَ فِي الأَصفادِ سَرابِيلُهُم مِن قَطِرانٍ وَ تَغشي وُجُوهَهُمُ النّارُ ابراهيم آيه 50 و 51.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 8)- سپس میافزاید: «هنگامی که آنها به دنبال این دعوت از قبرها خارج میشوند از شدت وحشت «به سوی این دعوت کننده گردن میکشند» (مُهْطِعِینَ إِلَی الدَّاعِ).
اینجاست که وحشت از حوادث سخت آن روز سراپای آنها را فرا میگیرد، لذا در دنباله آیه میافزاید: «کافران میگویند: امروز روز سخت و دردناکی است»! (یَقُولُ الْکافِرُونَ هذا یَوْمٌ عَسِرٌ).
ج5، ص30
و به راستی روز سختی است، چرا که خداوند نیز بر این معنی صحه گذارده و در آیه 26 سوره فرقان میفرماید: وَ کانَ یَوْماً عَلَی الْکافِرِینَ عَسِیراً و آن روز روز سختی برای کافران خواهد بود» چرا که تمام عوامل ترس و وحشت مجرمان و کافران را احاطه میکند.
ولی از این تعبیر استفاده میشود که آن روز برای مؤمنان روز سختی نیست!
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص433-434
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم